می بینی
دوباره رسیدم به جهنم
جائی که برای زنده موندن باید یه خودکشی دیگه بکنم
دوباره رسیدم به جائی که باید بپرم
دوباره رسیدم به جائی که باید همه چیز رو بزارم
خیابون خاب شم
تروریست شم
یه آدم ِ معروف به وقاحت شم
معروف به شرارت شم
با دستای خالی
خار تو چشاشون شم
یا باید قهرمان شم
خار تو ک وناشون شم
فصل قهرمانی با دراگ هم سر اومد
حالا میخام بزنم به بیابون
قوطی بزارم اون سر
هی بهش تیر بزنم
هی تیر خلاص رو بزنم
هی ماشه رو بچکونم
فکر می کنی تو اون محل به چی معروف می شم؟
چی شد؟
من چرا نتونستم بقیه ی این لامصبو وقف تو کنم
فکر میکنی چی شد؟
چی شد که دوباره ریدم؟
چی می شه که من نمی تونم مثل یه مرد با شیکم ِ گنده
بیفتم رو کاناپه
عرق بخورم
تو تنهائی غلت بخورم
و سال های سال به همین منوال
چی منو وا میداره فکر کنم گه ِ خاص تری از اون هستم
هی می رم خودمو گم و گور می کنم
قشنگ معلوم که لجم درومده
برم یه جا ادعای قهرمانی کنم
و گر نه
چرا نمیخام زیر پاهای تو له شم؟
چرا واقعن