وقتی داشتم پیاده می شدم
پاهامو دست مالی کرد
و من تازه متوجه شدم
که در تمام ِ طول راه
اون چسبیده بود به من
و پاهای من
مالیده بود به پاهاش و
تحریکش کرده بود
در حالی که من فکر می کردم
چون اون پنجاه سالشه و
ریشاش سفید شده
هیچ وقت این اتفاق نمیفته
خوب
حالا می فهمم که
امکان داشت همین اتفاق برای بابام افتاده باشه
وقتی پشتش رو موتور می شستم و
پاهام می مالید به کونش.
No comments:
Post a Comment